کد مطلب:106391 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:267

خطبه 006-آماده نبرد











[صفحه 556]

از سخنان آن حضرت (ع) ختل: خدعه و فریب استاثرت بالشی ء: در آن موضوع تنها ماند. وقتی كه به آن حضرت پیشنهاد شد كه طلحه و زبیر را تعقیب نكند و در صدد جنگ با آنان نباشد فرمود: به خدا سوگند مانند كفتار خفته نیستم كه صیاد مدتی در كمین آن نشسته و برای فریبش به دست با چوب آهسته بر زمین می زند تا بر اثر صدا بیرون آید و دستگیرش كند، بلكه به همراهی كسی كه به حق روی آورد و شنوا و فرمانبردار است شمشیر می زنم و با گنهكاری كه از حق رو گردانده و در آن شك و تردید دارد می جنگم. به خدا قسم از زمانی كه پیامبر خدا (ص) از دنیا رفته است تاكنون همیشه از حق خود محروم شده ام. ابوعبدالله روایت كرده است كه علی (ع) برای طواف خانه خدا حركت كرد و تصمیم گرفت كه طلحه و زبیر را تعقیب كند و با آنها بجنگد. فرزندش حسن (ع) پیشنهاد كرد آنها را تعقیب نكند و به فكر جنگ با آنها نباشد امام (ع) در جواب پیشنهاد فرزندش این كلام را ایراد فرمود. درباره علت نقض بیعت طلحه و زبیر چنین روایت كرده اند كه پس از مدتی كه از بیعت آنها با امام (ع) گذشت نزد آن حضرت رفتند و گفتند تو می دانی كه عثمان بر ما ستم روا داشت و در تمام مدت خلافتش به بنی امیه

متمایل بود و از آن حضرت خواستند كه استانداری دو شهر كوفه و بصره را به آنها واگذار كند، امام (ع) فرمود باشد تا فكر كنم. بعد با عبدالله بن عباس در این مورد مشورت كرد، اما او مصلحت ندید وقتی كه طلحه و زبیر مجددا به نزد حضرت آمدند امام (ع) خواسته آنها را رد كرد و آنها از این امر به خشم آمدند و كردند آنچه كردند. اصمعی در مورد لغت لدم گفته است: انداختن سنگ ریزه یا مثل آن بر زمین است. این گفته و معنی قوی و استوار نیست. و نیز گفته اند كه كفتار به نوعی سرگرم شده و در لانه خود باقی می ماند تا صید نشود، همچنین در نحوه صید كفتار نقل كرده اند كه صیادان در جلو لانه او سنگ می گذارند و با دستشان به در لانه می زنند و كفتار سنگ را صید می پندارد و برای شكار آن از لانه خارج می شود ولی خودش صید می شود. گفته اند كفتار از نادانترین حیوانات است و از حماقت آن چنین گفته اند كه صیادان وارد لانه آن شده و می گویند این كفتار نیست و یا می گویند این كفتار مست است، كفتار بی حركت می ماند تا پایش را با ریسمانی كه تهیه كرده اند می بندند. در این كلام، امام (ع) پیشنهاد به تاخیر انداختن جنگ با طلحه و زبیر را با یك مفهوم تشبیهی رد می كند با این تو

ضیح كه اگر جنگ را به تاخیر اندازد موجب آمادگی بیشتر دشمن می شود و در این صورت مانند كفتاری خواهد بود كه مدت حیله صیاد همچنان آرام بماند و بخوابد. سپس امام (ع) سوگند یاد می كند كه چنین نخواهد بود. یعنی بر فراوانی ستم و سركشی آرام نخواهد گرفت و در طول زندگیش همواره از حق دفاع خواهد كرد و سپس آنچه را صحیح می داند یعنی مقاومت و قتال با كسانی كه با وی سركشی می كنند به وسیله كسانی كه از او اطاعت می كنند، اضافه كرده و می فرماید: من به وسیله طرفداران حق، پشت كنندگان به حق و به وسیله حرف شنوان مطیع، سركشان شكاك را تنبیه خواهم كرد. در این عبارت، امام (ع) (از نظر ادبی) رعایت مقابله را فرموده و عاصی را در مقابل مطیع و شكاك را در مقابل پذیرنده آورده است، زیرا آن كه در حق شك می كند در معنی ضد كسی است كه حق را پذیراست. مراد امام (ع) از ابدا طول حیات و زندگیش می باشد، زیرا ابد ممكن برای آن حضرت تا پایان عمر است. معنای كلام امام (ع) كه فرمود: یاتی علی یومی، كنایه از وقت ضروری مرگ است. در پایان این كلام، دادخواهی و شكایت از ظلم را در دفاع از حقش و این كه تنها مانده و چاره ای جز شكایت و مقاومت ندارد اضافه فرموده و به آغاز و انج

ام این دفاع (از زمان رحلت پیامبر تاكنون) اشاره می فرماید و با سوگند جلاله محرومیت خود را از خلافت تاكید می كند و این شكایت تاكید بر شكایتهای سابق است.


صفحه 556.